گفتوگو با استاد پرسابقه امتحان شفاهی (۲)
استاد بیگدلی: طلبه باید قدرت داشته باشد از متون، عبارتها را دربیاورد
گفتوگو از: رضا تاران
- گویا حضرتعالی بیشتر فقه و اصول را ادامه دادید؛ اساساً فقه و اصول برای حوزه و طلبهها چه اهمیّتی دارد؟
خب فقه و اصول آن کفایه و یکی دو سال درس خارج مثل یک دوره عمومی میماند؛ مثلاً شخصی که میخواهد پزشک متخصص شود، باید ابتدا یک دوره پزشکی عمومی را ببیند. این یک مرحلهی عمومی است؛ طلبه چه بخواهد مبلّغ شود، چه امام جماعت و چه مدرّس ، باید مقدّمات و مرحلهی عمومی را بگذراند. بعد که میخواهد در رشتهای متخصّص شود، لازم نیست بهصورت تخصّصی در جواهر تعمّق و اجتهاد کند. پس یک دورهی عمومی برای همه لازم است؛ از نظر ادبیّات، فقه، اصول، حتّی فلسفه (مقدار مختصری)، تفسیر که خیلی مهم است؛ اینها به عنوان یک دورهی عمومی برای همه لازم است. بعد از این دوره عمومی، یک عدّه به مسألهی فقه و اصول ورود میکنند، یک عدّه میخواهند فلسفه بخوانند، یک عدّه میخواهند تفسیر بخوانند، عدّهای بهسمت وعظ و خطابه میروند و… یعنی پس از دورهی عمومی، رشتهها از هم جدا میشوند.
- حضرتعالی داماد آیتالله العظمی شبیری زنجانی هستید؛ چطور شد که حضرتعالی با دختر ایشان ازدواج کردید؟
سن ازدواج من رسیده بود؛ حدود ۲۵ سال داشتم؛ به فکر ازدواج افتادم. حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی هم آن وقت در حوزه «مشار بالبنان» بود از نظر فضل و علم و تقوا؛ ما ایشان را میدیدیم؛ از همهی جهات ایشان شایسته هستند. من به ابوی گفتم اگر راهی باشد، یک خواستگاری از صبیّهی ایشان شود. ایشان گفت این مسأله را از طریق آیتالله فاضل دنبال کنیم. پدرم مسأله را با آیتالله فاضل مطرح کرد و ایشان گفتند: من اقدام میکنم. قرار شد باجناق ما، خطیب محترم آقای حاج خلیل شرعی – که داماد اوّل آیتالله العظمی هستند و پدرشان مرحوم آیتالله شرعی از علمای قم و مرد متّقی و پارسایی بود – هم سفارش کنند. ابوی ما با مرحوم آیتالله فاضل با هم خدمت مرحوم آیتالله حاج سّید احمد زنجانی (ره) والد آیتالله العظمی شبیری زنجانی رفتند و ماجرا را بازگو کردند. ایشان گفتند: ما یک فکری بکنیم و استخارهای. بعد از مدّتی جواب مثبت دادند و این افتخار نصیب ما شد.
- آیا آیتالله شبیری، بحث فاصله طبقاتی یا مسایلی از این قبیل را مطرح نکردند؟
نظر ایشان این بود که صبیه ایشان با طلبه ازدواج کند. حالا این طلبه مثلاً از نظر وضع مالی، مالدار است یا نیست؛ نه هیچ توجّهی نسبت به این جهت نداشتند. در امور مادّی ایشان هیچ نظری نداشتند. نظر ایشان فقط این بود که با طلبه ازدواج کند. نباید بهدنبال دنیا و مال دنیا باشد. وضع آن زمان ما هم وضع عادّی بود و ایشان هیچ توجّهی به این جهت نداشتند و قبول کردند.
- آیا مراسمی هم برگزار کردید؟
بله بود؛ بعضی از آقایان تشریف آوردند. البته مراسم زنانه مفصّل بود؛ اما مراسم مردانه را بهیاد ندارم که مختصر بود یا مفصّل.
- الآن رابطهی شما با آیتالله شبیری چطور است؟ به قول معروف دامادها با پدر زن جمع میشوید؟ گپی میزنید؟
خیلی خوب است. دامادها تشریف میآورند؛ خدمت آیتالله میرسیم. مخصوصاً من هر وقت خدمت ایشان مشرّف میشوم سوالاتی از ایشان میپرسم و باید بگویم که اگر چیزی داریم، بیشتر از آیتالله حائری و آیتالله شبیری داریم؛ از ایشان من خیلی استفاده کردم؛ زیاد استفاده کردم؛ در مجالس ایشان بسیار میرفتیم. زمانی هم مقداری در درس ایشان شرکت کردم؛ ولی استفادههای جلسهای من از نظر زمان خیلی بیشتر بوده است. خیلی من از ایشان استفاده کردم.
- در جمعهای فامیلی یک خانوادهی عالم، معمولاً چه حرفهایی زده میشود؟
ایشان که فقط از مطالب علمی صحبت میکنند؛ تا مینشینیم عروه را میآورند؛ عبارتهای مکاسب را میآورند؛ میگویند: اینجا عروه چنین مطلبی دارد؛ یا سیّد چه میخواهد بگوید؟ یا شیخ در مکاسب چه چیزی میخواهد بگوید؟ ایشان حول و حوش مسایل علمی بحث میکنند.
- بین فامیلها محبّت خانوادگی وجود دارد؛ ایشان یک چنین نگاهی دارند؟
بسیار با محبّت هستند؛ ما که غیر از محبّت چیزی ندیدیم.
- به بحث امتحانات شفاهی برگردیم. معمولاً طلبهها، حضرتعالی را به اسم امتحانات شفاهی بیشتر میشناسند. چطور شد که حضرتعالی در بخش امتحانات شفاهی مشغول شدید؟
پس از پیروزی انقلاب، حضرت امام (ره) دستور تشکیل شورای مدیریّت حوزه را دادند و یکی از نمایندههای امام، مرحوم آیتالله فاضل بودند. عرض شد که آیتالله فاضل بر روی آن روابطی که با ابوی ما داشتند و از وضع درسی ما هم اطّلاع داشتند، به من فرمودند: فلانی، شما تلویزیون را چند دقیقهی دیگر باز کن، گوش بده و بعد از یک ربعی با شما صحبت میکنم. ما هم گوش دادیم، دیدیم که اشخاصی خدمت امام (ره) بودند؛ مرحوم امام (ره) آیتالله فاضل را نیز بهعنوان یکی از اعضای تشکیلدهندهی شورای مدیریّت معرفی کرده بودند. ایشان نیز به من گفتند شما را دعوت میکنم از فردا بیایید و در بخش امتحانات شفاهی کمک کنید.
ما به آنجا رفتیم و ایشان دستور دادند اتاقی را برای ما تهیّه کردند. در آن زمان من شرح لمعه و اصول فقه را امتحان میگرفتم؛ بعد از چند سال رسائل و مکاسب را، بعد از مدتی کفایه و حالا هم درس خارج را. البته الآن پایههای ۹ و ۱۰ را هم امتحان میگیریم؛ ولی در مصاحبهی خارج هم هستم. فکر میکنم امسال سی و پنجمین سال باشد که در بخش امتحانات شفاهی مشغول هستم.
- فلسفه برگزاری امتحان شفاهی چیست و چرا این مقدار برای حوزه اهمیّت دارد؟
ببینید قبلاً هم مرحوم آیتالله العظمی بروجردی امتحان میگرفت و هم آیتالله العظمی گلپایگانی. حتّی شهریهای که امام (ره) میخواستند آن زمان بدهند، بر اساس امتحانات آیتالله گلپایگانی بود. فلسفهی امتحانات شفاهی این است که آیا طلبه میتواند این مطالبی که گفته میشود را از عبارت دربیاورد؟ مهم این است. ممکن است یک حافظهی خوبی داشته باشد و مطالب را کلّیتاً بیان کند؛ لکن اگر بیاید روی کتاب، از این عبارت نمیتواند مطلب را دربیاورد.
لذا مفاهیم بسیار نقش دارند؛ یعنی طلبه باید قدرت داشته باشد از متون، عبارتها را دربیاورد. اگر امتحان فقط کتبی باشد، ممکن است جزواتی را بخواند؛ سوال و جوابهایی که بعضیها نوشتند را بخواند و در امتحان کتبی قبول شود. ما موردی داشتیم که در امتحان کتبی نمرهی او ۱۸ شده است؛ ولی در امتحان شفاهی ۸ گرفته است. چرا این طور است؟ برای اینکه حافظهاش خوب بوده و توانسته است مطالب را حفظ کند؛ امّا بر روی عبارت دقّت نکرده است؛ سر درس خوب گوش نداده است؛ مطالعهی قوی نداشته است؛ هممباحثهی قوی نداشته است؛ بر روی عبارات دقّت نکرده است؛ لذا نمیتواند. امتحانات شفاهی به نظر میرسد بسیار نقش مهمی دارد و در این جهت موثر است.
بخش بعدی را اینجا ببینید
منبع: پایگاه مباحثات